معرفی «عبدالکاظم حیدری» | قاری و مرتل قرآن کریم
اول تیر سال ۱۳۵۲ در خانوادهای متدین و مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به دنیا آمدم. مرحوم پدرم در کشور کویت کار میکرد و در همه مجالس حسینی شرکت میکرد. در دهه محرم با شرکت در مجالس عزای امام حسین(ع) تلاوتهای ضبط شده روی نوار کاست را با خود به ایران میآورد. در آن زمان با رادیوضبطی که پدر از کویت با خود آورده بود پس از نماز صبح مقید به گوش سپردن به نوار قرآن شدم و همین امر بود که باعث علاقهمندی به قرآن کریم شد.
وی ادامه داد: زمین بزرگی نزدیکی خانه آنها قرار داشت که با خرید آن از سوی فردی خیّر به مدرسه و مسجد وقفی تبدیل شد. اوقات فراغت خود را در سنین کودکی در همان مسجد وقفی که حضرت رقیه(ع) نام داشت در کوی علوی اهواز سپری کرد.
حجتالاسلام سیدیعقوب موسوی، اولین مربی قرآنی وی بود؛ حیدری درباره اولین آموزش و معلم خود میگوید: برای بار اول و پس از اقامه نماز سوره فلق و ناس را برابر آقای موسوی خواندم که اقدام به تصحیح قرائت بنده کرد. ناراحت شدم که مگر این سوره چند آیه بود که این همه اشکال از من گرفت. پس از آن نیز اعراب قرآن را که آموزش روخوانی قرآن به شیوه مکتب قدیم بود توسط حجتالاسلام موسوی فرا گرفتم.
حاج عبدالکاظم درباره خاطرهای از دوران کودکی خود تعریف کرد که ارتباط خالصانه یک نوجوان با خدا را نشان میدهد؛ زمستان بود و آفتاب لذتبخشی میتابید کتاب تاریخ در دستم بود و درس میخواندم، یکباره دلم را صاف کرده و ارتباط عمیقی با خدای خودم برقرار کردم گفتم چیزی از تو میخواهم، علاقه خاصی به قرآن دارم دوست دارم بهگونهای قرآن را بیاموزم که اگر در جلسهای دعوت شدم و قرآن خواندم غلط نداشته باشم خدا دعای مرا مستجاب کرد. پس از آن بود که برای اولینبار در مسابقات قرآن شرکت کردم.
حیدری با بیان اینکه در دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان فعالیت گسترده قرآنی داشته است، گفت: این امر به نحوی شده بود که قاری قرآن مدرسه شدم و در مسابقات نواحی، شهرستانی و استان نیز شرکت میکردم و مقامهای مختلفی را کسب کردم. البته ناگفته نماند که آن موقع تلاوت معمولی و در حد روخوانی صحیح بود تا اینکه در سال ۱۳۶۹ در مسابقات حفظ جزء سیام مسجد جامع کوی نهضتآباد(لشکرآباد) شرکت کردم و برای تلاوت مراسم افتتاحیه از من دعوت کردند؛ سوره مبارکه مومنون را با تلاوت تقلیدی از استاد طبلاوی خواندم وقتی تلاوت تمام شد و اولین برخورد من با مهندس فاضل عبیات در آنجا بود که به من گفت احسنت استاد محمد محمود طبلاوی.
وی ادامه میدهد: پس از شنیدن این جمله با خودم فکر کردم این آقا از کجا استاد را میشناسد، فکر میکردم فقط خودم او را میشناسم(با خنده) و آقای مهندس را هم نمیشناختم. اما پس از آن با آشنا شدن با تعدادی از بچههای قرآنی در کلاس درس استاد عبیات حضور یافتم که درسهای اخلاقی و قرآنی بسیاری را به ما میدادند؛ همیشه بر اخلاق قرآنی قاری تاکید داشتند تا در نتیجه آن قرائت قاری نیز تاثیرگذار باشد.
در سال ۷۱ در مسابقات قرآن سالگرد تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی شرکت کردم که شیوهای در آن مسابقات به کار میگرفتند که پس از تلاوت نوار کاست هر قاری به او داده میشد و البته کسب رتبه نیز در آن مطرح نبود اما خداوند لطف کرد از استان خوزستان حدنصاب امتیاز را کسب کردم و به عنوان قاری کشوری شناخته شدم.
تیپ ۸۴ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خرم آباد، مکانی بود که توانست در بهمن ۷۱ خدمت مقدس سربازی را در آن سپری کند. در آن دوران نیز فعالیتهای قرآنی را پی گرفت و در مسابقات نیروی زمینی آجا به میزبانی لشکر ۹۲ زرهی شرکت کرد و اول شد و پس از آن به مسابقات نیروهای مسلح راه یافت که به مقام دوم دست یافت.
همچنین، در مسابقات سراسری که در مسجد دارالسلام تهران با مدیریت استاد خدام حسینی که مسئول دارالقرآن کشور بود، شرکت کردم و با داوری بزرگانی همچون مرحوم استاد اربابی، استاد عبایی، استاد حشمتی، استاد پرهیزگار، استاد موسوی بلده، رتبه ممتاز را کسب کردم؛ استاد فاضل عبیات راهنمای بنده در مسابقات بودند و چه خوب توانستم از حضور وی کمال استفاده را ببرم.
وی ادامه داد: زمین بزرگی نزدیکی خانه آنها قرار داشت که با خرید آن از سوی فردی خیّر به مدرسه و مسجد وقفی تبدیل شد. اوقات فراغت خود را در سنین کودکی در همان مسجد وقفی که حضرت رقیه(ع) نام داشت در کوی علوی اهواز سپری کرد.
حجتالاسلام سیدیعقوب موسوی، اولین مربی قرآنی وی بود؛ حیدری درباره اولین آموزش و معلم خود میگوید: برای بار اول و پس از اقامه نماز سوره فلق و ناس را برابر آقای موسوی خواندم که اقدام به تصحیح قرائت بنده کرد. ناراحت شدم که مگر این سوره چند آیه بود که این همه اشکال از من گرفت. پس از آن نیز اعراب قرآن را که آموزش روخوانی قرآن به شیوه مکتب قدیم بود توسط حجتالاسلام موسوی فرا گرفتم.
حاج عبدالکاظم درباره خاطرهای از دوران کودکی خود تعریف کرد که ارتباط خالصانه یک نوجوان با خدا را نشان میدهد؛ زمستان بود و آفتاب لذتبخشی میتابید کتاب تاریخ در دستم بود و درس میخواندم، یکباره دلم را صاف کرده و ارتباط عمیقی با خدای خودم برقرار کردم گفتم چیزی از تو میخواهم، علاقه خاصی به قرآن دارم دوست دارم بهگونهای قرآن را بیاموزم که اگر در جلسهای دعوت شدم و قرآن خواندم غلط نداشته باشم خدا دعای مرا مستجاب کرد. پس از آن بود که برای اولینبار در مسابقات قرآن شرکت کردم.
حیدری با بیان اینکه در دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان فعالیت گسترده قرآنی داشته است، گفت: این امر به نحوی شده بود که قاری قرآن مدرسه شدم و در مسابقات نواحی، شهرستانی و استان نیز شرکت میکردم و مقامهای مختلفی را کسب کردم. البته ناگفته نماند که آن موقع تلاوت معمولی و در حد روخوانی صحیح بود تا اینکه در سال ۱۳۶۹ در مسابقات حفظ جزء سیام مسجد جامع کوی نهضتآباد(لشکرآباد) شرکت کردم و برای تلاوت مراسم افتتاحیه از من دعوت کردند؛ سوره مبارکه مومنون را با تلاوت تقلیدی از استاد طبلاوی خواندم وقتی تلاوت تمام شد و اولین برخورد من با مهندس فاضل عبیات در آنجا بود که به من گفت احسنت استاد محمد محمود طبلاوی.
وی ادامه میدهد: پس از شنیدن این جمله با خودم فکر کردم این آقا از کجا استاد را میشناسد، فکر میکردم فقط خودم او را میشناسم(با خنده) و آقای مهندس را هم نمیشناختم. اما پس از آن با آشنا شدن با تعدادی از بچههای قرآنی در کلاس درس استاد عبیات حضور یافتم که درسهای اخلاقی و قرآنی بسیاری را به ما میدادند؛ همیشه بر اخلاق قرآنی قاری تاکید داشتند تا در نتیجه آن قرائت قاری نیز تاثیرگذار باشد.
در سال ۷۱ در مسابقات قرآن سالگرد تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی شرکت کردم که شیوهای در آن مسابقات به کار میگرفتند که پس از تلاوت نوار کاست هر قاری به او داده میشد و البته کسب رتبه نیز در آن مطرح نبود اما خداوند لطف کرد از استان خوزستان حدنصاب امتیاز را کسب کردم و به عنوان قاری کشوری شناخته شدم.
تیپ ۸۴ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خرم آباد، مکانی بود که توانست در بهمن ۷۱ خدمت مقدس سربازی را در آن سپری کند. در آن دوران نیز فعالیتهای قرآنی را پی گرفت و در مسابقات نیروی زمینی آجا به میزبانی لشکر ۹۲ زرهی شرکت کرد و اول شد و پس از آن به مسابقات نیروهای مسلح راه یافت که به مقام دوم دست یافت.
همچنین، در مسابقات سراسری که در مسجد دارالسلام تهران با مدیریت استاد خدام حسینی که مسئول دارالقرآن کشور بود، شرکت کردم و با داوری بزرگانی همچون مرحوم استاد اربابی، استاد عبایی، استاد حشمتی، استاد پرهیزگار، استاد موسوی بلده، رتبه ممتاز را کسب کردم؛ استاد فاضل عبیات راهنمای بنده در مسابقات بودند و چه خوب توانستم از حضور وی کمال استفاده را ببرم.